همه ی ما در هر لحظه از زندگی درگیر احساساتی می شویم که ممکن است تا حد زیادی بر روی تصمیمات مان تاثیر گذار بوده و ما را به سمت و سویی بکشانند. در این شرایط فردی که به بلوغ احساسی و عاطفی نرسیده باشد، می تواند تصمیمات لحظه ای، اما مخربی را گرفته و مشکلاتی را برای خود و رابطه اش پدید آورد. به طور خلاصه می توانیم بگوییم که بلوغ عاطفی یعنی تشخیص و درک احساسات و عواطف خود و طرف مقابل که در نتیجه نیازمند مدیریت مناسبی نیز می باشد. برای رسیدن به سن بلوغ عاطفی، نمی توان عدد خاصی را مشخص کرد. بسیاری از افراد با وجود این که در نیمه دوم عمر خود به سر می برند، هنوز هم توانایی مدیریت احساسات خود را نداشته و هنوز هم به رشد و بلوغ عاطفی نرسیده اند. اما به طور معمول رسیدن به سن بلوغ عاطفی پس از حدود سن 25 سالگی امکان پذیر است. هر چند افرادی نیز هستند که حتی زودتر از این سن به بلوغ و رشد عاطفی دست پیدا می کنند. نشانه های بلوغ عاطفی اگر بخواهید این نوع از بلوغ را بهتر بشناسید یا بفهمید که خودتان به آن رسیده اید یا نه؛ باید با نشانه های شخصیتی بلوغ عاطفی آشنا شوید. با نگاه کردن به ویژگی های افرادی که به رشد هیجانی رسیده اند؛ متوجه میشوید که این نشانه ها در بیشتر آن ها وجود دارد اما هیچوقت تمام این نشانه ها را به طور کامل در یک فرد مشاهده نخواهید کرد بلکه هر کدام از این نشانه ها در سطوح مختلفی در افراد وجود دارد. یادتان باشد که بالغ شدن از نظر عاطفی ناگهانی نیست بلکه فرایندی پویاست و به مرور زمان اتفاق می افتد و شما میتوانید در طول زندگی روی آن کار کنید و آن را ارتقا بخشید. در ادامه به مهمترین نشانههای بلوغ عاطفی اشاره کردهایم که بر اساس آنها میتوانید میزان رشد خود را در این زمینه تخمین بزنید. نشانه های بلوغ عاطفی: ۱- انعطاف پذیری یک فرد انعطاف پذیر تفاوت هر موقعیت را با بقیه شرایط تشخیص میدهد و خودش را براساس ویژگی های متفاوت آن موقعیت سازگار میکند. انعطاف پذیری به معنی از دست دادن ویژگی های شخصیتی یا زیر پا گذاشتن عقاید نیست؛ بلکه به معنی سازگاری با شرایط غیر قابل تغییری است که آرامش و رضایت بیشتری را برای شما به وجود می آورد. این ویژگی باعث میشود افراد بین روابط خود با انسان های مختلف تفاوت قائل شوند و بتوانند با بیشتر آن ها یک ارتباط صحیح داشته باشند. انعطاف پذیری در روابط عاطفی: این ویژگی در روابط عاطفی شما نقش پررنگی دارد. کسی که توانایی انعطاف پذیری کافی در زندگی داشته باشد؛ میداند که هیچ کدام از طرفین یک رابطه عاطفی نباید دیگری را به کاری مجبور کند و با دید تغییر طرف مقابل وارد یک رابطه نمیشود . زندگی مشترک، تلفیق دو شخصیت مجزا و متفاوت از هم است که برای رشد و خوشبختی نیاز به انعطاف و سازش دوطرفه دارد. ۲. مسئولیت پذیری افراد مسئولیت پذیر، دیگران را مقصر اشتباهات خودشان نمیدانند. ساده ترین کار این است که دیگران را دلیل مشکلات خودمان بدانیم و مسئولیت کارهای غلط خود را به گردن نگیریم. اما این کار نه تنها به شخصیت خودمان ضربه میزند بلکه روی تمام روابط ما با دیگران اثر میگذارد. هر کسی در زندگی ضعف هایی دارد و برای رشد کردن ممکن است اشتباهاتی کند.اشتباه کردن نشان از تجربه کردن و بزرگ شدن است. اما کسی که توانایی پذیرش ضعف های خود را ندارد یعنی حتی به درست کردن این اشتباهات فکر هم نمیکند. زمانی که شما یک فرد مسئولیت پذیر باشید؛ میدانید که موقعیت های زندگیتان نتیجه انتخاب های خودتان است و به خاطر آن دیگران را مقصر نمیدانید. حواستان باشد مسئولیت پذیری را با سرزنشگری یکسان ندانید. چراکه سرزنشگری پر از آسیب و مداوم است و هیچ فایده ای برای شما ندارد. اما مسئولیت پذیری اینطور نیست و باعث تصمیم گیری بهتر و زندگی موفق تر میشود.
۳-قهر کردن یکی از نشانه های بلوغ عاطفی دست برداشتن از قهر کردن های الکی یا حتی با دلیل است اینکه اگر کسی در شرایطی شما را اذیت کند، چطور ناراحتی خود را نشان می دهید و آیا فردی هستید که بدون قهر کردن یا کینه کردن یک مشکل ، مسائل را حل کنید یا خیر؟ ۴-کمال گرایی زمانی که شما درک کنید، هیچ انسانی کامل نیست و هر کس عیب و ایراداتی دارد حتی خود شما نیز کامل نیستید و نمی توانید فوق العاده باشید در عوض می توانید به گفته روان شناس وینی کات «به قدر کافی خوب باشید» به بلوغ عاطفی نزدیک شده اید و از خود و دیگران انتظارات فضایی و ماورایی ندارید و شرایط را می توانید آنطور که هست بپذیرید. در اینطور مواقع است که شما می بینید چیزهای کوچک ارزشمند هستند یک لحظه با فرزندتان گذراندن، یک چای گرم در کنار خانواده خوردن، یک طبیعت گردی ساده آخر هفته می تواند خیلی از مشکلات شما را کم کند و شما را در زندگی راضی نگه دارد. ۵. رشد فردی مقابله با چالش های پیش روی فردا نیازمند یادگیری و توسعه فردی امروز است. کسی که از نظر عاطفی بالغ شده است؛ عاشق یادگیریست و برای رشد فردی خودش زمان میگذارد. با این که بلوغ عاطفی بیشتر در روابط اجتماعی نمایان میشود ؛ اما یکی از مهمترین ویژگی های فردی که رشد هیجانی رسیده، این است که رابطه خوبی با خودش دارد.بلوغ عاطفی یعنی عبور درست از لحظات سخت زندگی. کسی که مسئولیت اشتباهات خود را میپذیرد و ضعف هایش را میشناسد؛ باید به دنبال رفع این مشکلات باشد. تنها با وقت گذاشتن برای رشد فردی و از بین بردن ضعف ها میتوان جلوی تکرار اشتباهات را گرفت. این ویژگی به افراد کمک میکند که در هر لحظه ای از زندگی به جای ایستادن و غرق شدن در مشکلات به فکر راه حل باشند و بدانند که میتوانند یاد بگیرند و رشد کنند. ۶.عدم قضاوت دیگران تفاوت های بین انسان ها باعث زیباتر شدن دنیا شده است. همه ما در زندگی با بعضی از عقاید مخالف هستیم و نظر بعضی از افراد را قبول نداریم. با این وجود اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشیم میدانیم که نباید دیگران را قضاوت کنیم و به آن ها برچسب های مختلف بزنیم. باید بپذیریم که اتفاقات زیادی در زندگی باعث شده است که ما شخصیت الان خود را داشته باشیم. این مورد برای دیگران هم درست است و هیچوقت ما به طور کامل از زندگی یک فرد آگاه نیستیم. قضاوت کردن دیگران بی فایده و غیر ضروری است. این کار نه کمکی به خود ما میکند نه حتی مشکل دیگران را از بین میبرد. قضاوت ها معمولا از عدم آگاهی ناشی میشوند و این نداشتن آگاهی کامل باعث تصمیم گیری های غلط میشود. با از بین بردن عادت قضاوت کردن، میتوانیم از سرزنش کردن خودمان جلوگیری کنیم و روابط اجتماعی خود را تقویت کنیم. مطمئن باشید با این کار روابط لذت بخش تر و شادتری را در زندگی تجربه خواهید کرد. ۷. قدرت تحمل همیشه یک سری اشتباهات و اتفاقات بد وجود دارند. همیشه ممکن است مانعی بر سر راه ما قرار بگیرد یا دچار یک غم بزرگ بشویم. اما بلوغ عاطفی به ما کمک میکند تا با بیان درست احساسات و تشخیص علت اصلی مشکلات، سختی کمتری بکشیم و سریع تر از دیگران از حال بد خود عبور کنیم. درست است که انعطاف پذیری و نادیده گرفتن مشکلات یکی از نشانه های افرادی است که به بلوغ عاطفی رسیده اند؛ اما هر انسانی برای یک زندگی واقعی نیاز به احساس کردن دردها و شادی ها دارد. یعنی بی توجهی به همه احساسات، غم و شادی ها نشان دهنده رشد یک فرد نیست؛ بلکه میتواند نشان از ضعف شخصیتی او باشد. کسی که از نظر عاطفی بالغ شده باشد؛ احساسات و هیجانات خود را با تمام وجود تجربه میکند اما اجازه نمیدهد که شدت زیاد این احساسات باعث یک سری عکس العمل های اجباری و نادرست شود ۸. رفتار آرام هیچکسی در ۱۰۰% مواقع نمیتواند آرامش خود را حفظ کند؛ اما امکان این که در بیشتر شرایط آرام باشیم برای ما وجود دارد. رفتار خشن و عصبانیت های ناگهانی نشان دهنده نرسیدن به بلوغ عاطفی است. چنین رفتاری در بیشتر اوقات، شرایط را بدتر میکند و هیچ چیز خوبی در پیش ندارد. ۹.مثبت اندیشی واقع گرایانه خوش خیالی بی پایه و اساس هیچ فایده ای ندارد و فقط به ضرر شماست. همه ما میدانیم که برای رسیدن به موفقیت به تلاش و پشتکار نیاز داریم اما استعدادها و توانایی های خودمان را باور کرده ایم و با دیدی مثبت به سمت آینده پیش میرویم. مثبت اندیشی به ما کمک میکند که به سادگی با مشکلات زندگی رو به رو شویم و آن ها را از بین ببریم. مثبت اندیشی واقع گرایانه یعنی یک فرد بالغ در هر مراحلی با نگاه مثبت و عاقلانه جلو میرود. چنین فردی اهداف زندگی اش را براساس واقعیت های موجود مشخص میکند؛ موانع رو به رویش را میشناسد و با یک امید همیشگی برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکند. نشانه های عدم بلوغ عاطفی عدم رسیدن به بلوغ عاطفی نیز نشانههایی با خود به همراه دارد که عبارتند از: -رفتارها و برخورد سریع، بدون فکر و عجولانه -عدم صبر و تحمل و شنونده خوبی نبودن -عدم مسئولیت پذیری -نیاز بسیار زیاد به محبت و توجه دیگران -نپذیرفتن واقعیت و فرار از آن در هنگام مواجه با مشکلات -فکر نکردن به اتفاقات زندگی و نداشتن پاسخ برای آن -خوشحال بودن بیش از اندازه و بی جهت به دلیل ناتوانی در مواجه با مشکلات -نمیدانند چگونه به شکل مؤثری روابط خود را ترمیم کنند و درگیریهایشان با دیگران بهندرت حل میشود. اهمیت بلوغ عاطفی در روابط عاطفی و ازدواج عده کثیری از افراد مهمترین عامل و ملاک برای انتخاب همسر را تنها عشق و علاقه می دانند. عشق و علاقه می تواند سبب جذب دو فرد به سوی یکدیگر شود، اما به تنهایی نمی تواند عامل نگهدارنده و دوام زندگی مشترک آن دو در قالب ازدواج باشد. زندگی مشترک نیازمند رسیدن به بلوغ عاطفی است که باعث تجربه یک رابطه عاشقانه سالم میشود. بلوغ عاطفی شامل سواد عاطفی و هوشیاری عاطفی می باشد.این بدان معناست که شخص مالک رفتارها و هیجان های خود می باشد و بر مراحل مختلف یک رابطه ی عاطفی اشراف داشته و به خوبی می داند در برابر هر موقعیتی چه رفتاری را باید از خود بروز دهد.یادگیری سواد عاطفی، در دوران کودکی و در خانواده آغاز می شود. نحوه ارتباط پدر و مادر با یکدیگر و با فرزندان، می تواند راهنمای خوبی برای یادگیری سواد عاطفی باشد. البته یادگیری علمی این موضوع نیز از اهمیت دوچندانی برخوردار می باشد. موارد زیر از مهمترین ویژگی های رشد هیجانی در ازدواج و روابط عاطفی است. ۱. درباره موضوعات چالش برانگیز با هم صحبت میکنند زوج های بالغ از این که نظراتی مخالف با هم داشته باشند نمیترسند. این زوج ها میتوانند درباره موضوعات چالش برانگیز با هم صحبت کنند و در صورت نیاز با هم سازش کنند. علاقه دو طرفه باعث میشود آن ها همدیگر را درک کنند و به دنبال اجبار طرف رو به روی خود نباشند. در چنین حالتی است که این دو نفر میتوانند مشکلات زندگی را با هم حل کنند و همراه همیشگی هم در هر شرایطی باشند. ۲. به همدیگر اجازه تنهایی و دور بودن میدهند هر انسانی در زندگی نیاز به تنهایی و تجربیات جدا از شریک زندگی خود دارد. در یک ارتباط عاشقانه بالغ، طرفین از هم انتظار ندارند که همه تجربیات زندگیشان همراه با هم باشد. این به معنی دور شدن از هم یا جدایی نیست بلکه به معنی دوست داشتن طرف مقابل و داشتن اعتماد همه جانبه به اوست. ۳. درمورد احساسات خود به راحتی با هم صحبت میکنند یکی از مهمترین ویژگی های یک ازدواج موفق، توانایی داشتن یک مکالمه مسالمت آمیز دو طرفه است. رشد هیجانی در زندگی مشترک باعث بالا رفتن کیفیت ابراز احساسات و مکالمات میشود. حرف زدن درمورد احساسات و پنهان نکردن افکار مرتبط به رابطه از نشانه های این نوع از بلوغ در روابط عاشقانه است. ۴. مسئولیت های خود را میشناسند زندگی مشترک بر پایه یک علاقه دو طرفه ایجاد میشود. با وجود این که مسئولیت پذیری یکی از ارکان اصلی یک ارتباط عاشقانه است؛ اما هیچوقت عاشقان یکدیگر را در شرایط سخت زندگی تنها نمیگذارند. بلوغ هیجانی به این زوجین کمک میکند علاوه بر پایبندی به مسئولیت های خود، همدیگر را جدا از هم ندانند و در صورت به وجود آمدن مشکلات همراه همدیگر باشند. ۵. به رشد همدیگر کمک میکنند همه ما برای داشتن احساسات خوب نیاز به رشد کردن داریم. در روابط عاشقانه سالم، زوجین برای رشد کردن به هم کمک میکنند. حسادت در روابط آن ها جایی ندارد همیشه مشوق همدیگر هستند. همراهی واقعی یعنی کمک کردن به طرف رو به رو برای رسیدن به اهدافی که حتی ممکن است سودی برای تو نداشته باشد. این نگاه دو طرفه باعث افزایش علاقه و موفقیت آن ها در رابطه عاشقانه میشود. دعواهای پر از خشم و عصبانیت معمولا بی فایده و نتیجه هستند. زوجینی که بلوغ عاطفی رسیده اند میتوانند هیجانات شدید خود را کنترل کنند و در بیشتر موقعیت های زندگی خود آرام هستند. آن ها به جای دعوا با همدیگر بحث میکنند و مشکلات را حل میکنند. این افراد سعی میکنند روی احساسات خود کنترل داشته باشند و به تصمیمات مشترک برسند. این ویژگی به تداوم رابطه آن ها کمک بسیار بزرگی میکند. نقش خانواده در بلوغ عاطفی نقطهی شروع آموزش الفبای سواد عاطفی در خانواده و بین روابط والدین شکل میگیرد و به تدریج شخص با مشاهدهی فیلمهای تلویزیون، مطالعهی کتاب های رمان و مصاحبت با دوستان اطلاعاتی را کسب می نماید و در ذهن وی الگویی شکل می گیرد. در حقیقت بستر اولیه از خانواده کسب می شود و سپس با رسانه ها و اطلاعاتی که فیلم ها و رمان های عاشقانه به شخص می دهند الگوی عاطفی برای فرد شکل میگیرد و او با مجموعه ای از باورها وارد رابطهی عاطفی می شود . الگویی که در خانواده در ذهن فرد شکل گرفته و عینیت داشته، الگوی غالب است و شخص در رابطه با همسرش به دلیل باورهای ذهنی که البته ضرورتی نیز برای صحت این باورها وجود ندارد، دچار مشکل می شود.بنابراین باید آن را به فرزندان آموزش داد.
اگر در روابط عاطفی خود دچار مشکل شده اید باید خود را در معرض رشد قرار دهید. آموزش ببینید و برخی از مسائل را در خود تغییر داده و روابطتان را ترمیم کنید. برای اینکار دوره ی جذب فرد و رابطه ی دلخواه را به شما پیشنهاد میکنم تا با آموزش های این دوره،رابطه ی دلخواهتان را جذب کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
چگونه به بلوغ عاطفی برسیم؟ حالا که با تمام ویژگی های افرادی که به بلوغ عاطفی رسیده اند آشنا شدید؛ باید روش های رسیدن به رشد هیجانی را یاد بگیرید. همانطور که گفته شد این ویژگی به مرور زمان و با آموزش و انجام تمرینات مختلف در شما تقویت میشود. شما باید سعی کنید نشانه های بلوغ عاطفی را در خودتان به وجود بیاورید و در ارتباط با مردم و نزدیکان خود باشید. یادتان باشد که بلوغ عاطفی چندان به سن مرتبط نیست و هیچ وقت نمیتوان گفت کسی که ۴۰ ساله شده است یعنی به طور کامل به رشد هیجانی رسیده است. به زندگی خودتان نگاه بیاندازید و ببینید چه قدر از ویژگی های افرادی که بلوغ هیجانی رسیده اند را دارید. خودشناسی و بررسی ویژگی های رفتاری خود به ما کمک میکند ببینیم در چه سطحی از رشد هیجانی قرار داریم و سپس با پاکسازی و تغییر خود بلوغ عاطفی را در خود ایجاد کنبم.شما میتوانید از توصیه های زیر برای رسیدن به بلوغ عاطفی کمک بگیرید. ۱. خودتان را بشناسید ویژگی های شخصیتی، ضعف ها و رفتارهای خود را بررسی کنید. به سوال های اساسی زندگی خود پاسخ بدهید تا متوجه شوید خوشبختی واقعی را در چه چیزی میبینید. خودشناسی به شما کمک میکند خودتان و دیگران را بهتر از گذشته درک کنید و با آگاهی بیشتری دست به انتخاب و تصمیم گیری بزنید. ۲. برای روابط خود مرز داشته باشید شما یک انسان ارزشمند هستید و هیچ کس نمیتواند این واقعیت را انکار کند. سعی کنید حدود ارتباطات خود را مشخص کنید و اجازه ندهید هیچکس شخصیت شما را زیر پا بگذارد. این به معنی جلوگیری از تغییرات نیست و شما باید بتوانید ضعف های خود را بپذیرید و برای از بین بردن آن ها تلاش کنید. اما مراقب اعتماد به نفس خود باشید و برای افزایش اعتماد به نفس خود تلاش کنید. ۳. مسئولیت انتخاب های خود را بپذیرید دست از بهانه گیری و مقصر دانستن دیگران بردارید. سعی کنید به اندازه اهمیت هر موضوع برای آن فکر کنید و به خوبی تصمیم بگیرید. شما مسئولیت زندگی خود را بر عهده دارید و باید برای خوشبختی خودتان تلاش کنید. با این وجود همیشه یادتان باشد که امکان اشتباه کردن وجود دارد و ناراحتی یکی از قسمت های جدانشدنی زندگی ما انسان هاست. ۴. به جزئیات رفتار دیگران توجه کنید یکی از لذت بخش ترین اتفاقات زندگی، درک جزئیات رفتار آدم هاست. شناختن دیگران و درک آن ها به شما کمک میکند ارتباط بهتری با آن ها داشته باشید و لذت بیشتری از روابط اجتماعی خود ببرید. مهارت های اجتماعی خود را تقویت کنید و دیگران را قضاوت نکنید. سعی کنید سطح همدلی و محبت جمعی خود را به مرور زمان بالا ببرید و به جای قضاوت کردن، دیگران را درک کنید. ۵. هدف های منطقی داشته باشید با توجه به ویژگی ها و شرایط زندگی خود هدف های قابل دسترس و منطقی برای خودتان مشخص کنید. در کنار مثبت اندیشی با نگاهی منطقی هدف های خود را نگاه کنید و برای رسیدن به آن ها تلاش کنید. برنامه ریزی و مدیریت زمان از مهمترین مهارت هایی هستند که به شما در این راه کمک میکنند. ۵.احساساتتان را بشناسید شناختن احساساتتان میتواند تأثیر زیادی بر رسیدن به بلوغ عاطفی داشته باشد. تمرینی خوب این است که بهمدت ۱ هفته تعداد دفعاتی را که دیگران اذیتتان کردهاند در دفترچهای یادداشت کنید. سپس سعی کنید احساس اصلی را شناسایی کنید. این کار کمکتان میکند نیازهایتان را بشناسید و بهروشی درست واکنش نشان بدهید.
|