قبل از هر چیز بهتر است به مهمترین نشانههای سرد شدن یک رابطه نگاهی بیاندازید. این نشانهها به معنای زنگ خطری هستند که نادیده گرفتن آنها میتواند به قیمت پایان یافتن رابطه تمام شود؛ بنابراین بهتر است که خوب به آنها دقت کنید و در صورت مشاهده چنین نشانههایی برای حل و فصلشان اقدام کنید. در بخش بعدی در مورد روشهای موثر برای حل و فصل آنها صحبت خواهیم کرد. نشانه های سرد شدن رابطه به صورت مکرر با هم دعوا و بحث میکنید دعواهای زیاد و مکرر، حتی سر مسائل بسیار کوچک، یکی از نشانههای مهم سرد شدن رابطه است. زمانی که دیگر زوجین چه در دوره آشنایی قبل از ازدواج و چه در دوران متاهلی نتوانند مشکلاتشان را به صورت منطقی حل و فصل کنند، روز به روز از هم فاصله میگیرند و این شکاف ارتباطی به احتمال زیاد یک روزی به جدایی عاطفی ختم خواهد شد. البته اشتباه نکنید، بحث و اختلاف نظر، حتی دعوا در همه روابط پیش میآید، اما اگر این رابطه سالم باشد و دو طرف مدیریت هیجانات و احساساتشان را یاد گرفته باشند، خیلی زود میتوانند بحث و دعوا را خاتمه دهند؛ علاوه بر این، این اتفاقات در زوجهایی که مهارتهای ارتباطی قویتری دارند، کمتر پیش میآید. به جای حرف زدن سکوت میکنید یکی دیگر از نشانههای سرد شدن در رابطه این است که شما دیگر با هم مثل قبل صحبت نمیکنید؛ به عبارت دیگر در اکثر زمانهایی که با هم هستید، حرفی برای گفتن ندارید؛ حتی در زمانی که مشکلی پیش آمده باشد؛ سکوت کردن و یا قهر کردنهای طولانی در رابطه زنگهای خطری است که باید آنها را جدی بگیرید.
از هم فاصله گرفتهاید! یکی از رفتارهای بارزی که نشان میدهد، نسبت به هم سرد شدهاید این است که وقتی به نظر میرسد همه چیز روبراه است، فردی که با او در ارتباط هستید، ناگهان دیگر جواب پیامهایتان را میدهد یا پنج ساعت طول میکشد تا زحمت یک جواب مختصر را به خودش بدهد، آن هم در حالی که معمولا مدام برای هم پیام میفرستادید. یا این که برخلاف گذشته که عادت داشتید همیشه از قبل برای قرار بعدی برنامهریزی کنید، به تازگی هیچ حرفی دربارۀ قرار هفته بعدتان نمیزنید یا اصلاً دیگر حرفی از قرارهای بعدی به میان نمیآید. یا اینکه اگر ازدواج کرده باشید، همسرتان با شما به مهمانیها نمیآید، دیر به خانه برمیگردد، ترجیح میدهد نسبت به گذشته زمان بیشتری را با دوستانش باشد تا با شما و... او از هر کاری که انجام میدهید، ایراد میگیرد هر کاری که در اوایل رابطهتان انجام میدادید، به نظر عشقتان قابل تحسین، یا حداقل قابل تحمل بود، اما الان او حتی از نفس کشیدنتان هم ایراد میگیرد. این احتمال وجود دارد که او از رابطه ناراضی است و دارد تلافی این ناراحتی را سر شما در میآورد. این ایراد گرفتنها و غر زدنها میتواند روش غیرمستقیمی برای ابراز نارضایتیش باشد. البته ممکن است بنا به دلایلی به طور کلی ناراحت باشد یا مشکلی سر کارش داشته باشد. درهر حال وقتی یک نفر رفتارهای شریک عاطفیش را آزاردهندهتر از دیگر شرایط زندگی مییابد و دائما از او یاد میگیرد، این بهانهجوییها را میتوان نشانه نارضایتی از رابطه تلقی کرد که این خودش یک نشانه از سرد شدن رابطه عاطفی است. پیشرفت نکردن رابطه این نشانه برخلاف نشانههای قبلی کمی نامحسوستر است، اما اگر متوجه شدید که رابطهتان دیگر پیشرفتی نمیکند، روانشناسان توصیه میکنند که رابطهتان را دقیقتر بررسی کنید تا علت این رکود را پیدا کنید. روابط عاشقانه باید با ضربآهنگی طبیعی پیشرفت کنند، به این ترتیب که قرارهای آشنایی و دوستی به تدریج به ملاقات با دوستان و خانواده بیانجامد و بعد به خواستگاری، نامزدی و ازدواج ختم شود. اگر رابطه شما چنین روندی را طی نمیکند، احتمالا یکی از دو طرف از رابطه ناراضی است و مانع رشد آن میشود. مسلما این فرد ناراضی دلیلی برای ناراحتیش دارد که اجازه نمیدهد رابطه رشد کند. چطور رابطه ی سرد شده را احیا کنیم؟ در این قسمت به شما یاد خواهیم داد که چطور رابطه ای را که آسیب دیده و رو به سردی رفته است، بهبود بخشیده وبه آن گرما و شور هدیه کنید. مهارتهای درستی برای ارتباط یاد بگیرید یکی از مهمترین و اولیهترین نکاتی که باید برای داشتن ارتباط سالم یاد بگیرید، مهارتهای ارتباطی است؛ این تکنیکهای ارتباطی به شما کمک میکند که اولا میزان بحثهای بیسرانجام را کاهش دهید و دوما کیفیت رابطه خود را بهبود دهید. در بحث مهارتهای ارتباطی، دو موضوع از همه مهمتر است، یکی موانع ارتباطی و دوم روشهای ابراز وجود و جراتورزی که در زیر به طور مختصر به آن اشاره میشود: موانع ارتباطی در هر رابطهای، یک سری موارد وجود دارند که باعث میشود ارتباط شما با بنبست مواجه میشود و همین مساله بیشتر باعث سرد شدن رابطه میشود؛ این موارد را در روانشناسی ارتباطات موانع ارتباطی مینامند. البته سالها استفاده آگاهانه و غیرآگاهانه از این تکنیکها باعث میشود که به راحتی نتوانید آنها را کنار بگذارید، اما اگر واقعا میخواهید که ارتباطتان به درستی پیش برود، نیاز است که اولا برای شناخت و بعد کمتر کردن آنها، تلاش کنید؛ بهعنوان مثال میتوانید یک کاغذ بردارید و نام این موانع ارتباطی را یادداشت کنید، هر زمان که در طول روز متوجه شدید از آنها استفاده کردید، یک خط بکشید. به طرز جالبی، به محض اینکه شما آنها را شناسایی کردید، تکرار آنها در ارتباطاتتان کمتر میشود؛ اما این موانع ارتباطی چه چیزهایی هستند؟ در ادامه پرتکرارترین این موانع را توضیح میدهیم: انتقاد: یکی از آسیبزاترین و در عینحال پرتکرارترین موانع ارتباطی، همین مساله انتقاد است. فرض کنید یک نفر دائما از تمام کارهایی که شما انجام میدهید، انتقاد کند؛ مثلا بگوید: “چرا غذا این مزهای شده” یا “این لباسی که پوشیدی خیلی زشته، تو کلا خیلی بدسلیقهای” و … ، شما چه احساسی پیدا میکنید؟ قطعا احساس خوبی نیست. دقیقا مشابه این احساس را فرد مقابل خواهد داشت و به مرور زمان و با تکرار این موارد، این رابطه سردتر و سردتر خواهد شد.
دستور دادن: دستور دادن هم یکی دیگر از موانع ارتباطی برتکرار است؛ به عنوان مثال: “برام یه چای بیار”، “این چیزهایی که میگم رو بخر” و … . مانند سایر موانع ارتباطی، برای کم کردن استفاده از این موارد در درجه اول باید این موارد را شناسایی کنید. این شناخت به شما کمک میکند هر بار که خواستید از این مورد استفاده کنید، جلوی خودتان را بگیرید و جایگزین بهترین برایش داشته باشید؛ به عنوان مثال: “عزیزم، من الان یکم خستم، امکانش هست برام چای بیاری؟”، “عزیزم، یک سری چیزها برای خونه احتیاج داریم، میشه سر راهت بخری؟” و یا در روابط پیش از ازدواج به جای اینکه بگویید: “ساعت ۵ بیا دنبالم”، میتونید بگید: “سعید جان، من ساعت ۵ کارم تموم میشه، تو میتونی اون ساعت دنبالم بیای؟” تهدید: تهدید کردن، به هر صورتی (چه کاملا مستقیم و چه غیرمستقیم) بسیار به سلامت رابطه آسیب میزند. استفاده از جملاتی مثل: “اگه اینکار رو نکنی، این رابطه رو ترک میکنم” یا “حالا که اینطور شد مهریم رو میگذارم اجرا” و …، همه مثالهایی از تهدید هستند. بحث منطقی: درست است که منطق و بحث درست مبتنی بر استدلال بسیار خوب است، اما گاهی افراد به صورت بسیار نادرست از آن استفاده میکنند و با اینکارشان، احساسات و هیجانات فرد مقابل را نادیده میگیرند؛ به عنوان مثال فرض کنید شریک عاطفیتان به شما میگوید که دوست دارد بیشتر با هم در ارتباط باشید، اما شما در پاسخ از بحث منطقی به شکل نامناسبی استفاده کنید و بگویید: “تو که میدونی من چقدر کار میکنم. قطعا وقتی میرسم خونه خستم، دیگه نمیتونم برای تو هم وقت بگذارم. من دارم به خاطر این رابطه کار میکنم”. درست است که این حرفها از نظر منطقی کاملا درست است، اما شما اینطوری احساسات فرد مقابل را نادیده گرفتید و تکرار این مساله قطعا به رابطه آسیب میزند. مهارتهای ابراز وجود یکی دیگر از مسائل مهم در رابطه عاطفی، یادگرفتن مهارتهای ابراز وجود و جراتورزی است. فرض کنید در رابطه عاطفیتان موضوعی شما را عمیقا ناراحت کند؛ به طور کلی آدمها عموما دو روش به کار میگیرند، یا دعوا راه میاندازند و با پرخاشگری ناراحتیشان را ابراز میکنند یا سکوت میکنند. هر دو این روشها بسیار آسیبزا هستند. تبعات دعوا راهانداختن را اکثرا میدانید، اما شاید با تبعات سکوت خیلی آشنا نباشید؛ وقتی فردی از موضوعی ناراحت است ولی به جای مطرح کردن آن سکوت اختیار میکند، باز هم مشکلساز است، زیرا یا این موضوعات روی هم جمع میشوند و به یکبار خودشان را نشان میدهند (مثل آتش زیر خاکستر) و یا فرد از روشهایی استفاده میکند که ظاهرا هیچ اشکالی ندارد ولی به فرد مقابل آسیب میرساند، مثل اینکه شما از همسرتان ناراحت باشید و لباسش را هنگام اتو کردن بسوزانید (البته در درجات پایین عصبانیت) یا در صورتی که از شما کاری خواست عمدا پشت گوش بندازید و … . بنابراین هر دوی این روشها دیر یا زود رابطه را دچار مشکل میکند. اما چه کار میتوان انجام داد؟ یکی از روشهای بینابینی (یعنی نه پرخاشگری و نه سکوت)، روش ابراز وجود است. در این روش هم شما حرفتان را زدید و هم به احتمال کمتری رابطه را دچار مشکل کردید. یکی از بهترین روشهای ابراز وجود این است که شما از احساساتتان صحبت کنید؛ به عنوان مثال بگویید: “میدونی عزیزم، وقتی تو دیر به دیر به من زنگ میزنی، خیلی غمگین و ناراحت میشم، چون فکر میکنم برات خیلی مهم نیستم”. کلید ابراز وجود این است که حرفتان را کوتاه، بدون لحن قضاوتی و با آرامش بزنید. اینطوری قطعا موثرتر خواهد بود. بهعلاوه، شما نباید وارد بحث شوید، حرفتان را بزنید و اجازه دهید که فرد مقابل فکر کند. اگر بعد از این جمله، جملاتی دیگری استفاده کنید، اثر آن را از بین خواهید برد. از بازی کردن دست بردارید بعضی افراد نصیحتتان میکنند که بازی قدرت را برای برگرداندن عشقتان به رابطه یا شعلهور کردن آتش عشقتان شروع کنید. به هیچ وجه وارد بازیهای روانی نشوید. اگر عمداً عشقتان را نادیده میگیرید یا به او بیمحلی میکنید و از او فاصله میگیرید، در حال بازی دادن او هستید. چنین رفتارهایی شاید باعث شود که او برای مدت کوتاهی به شما بیشتر توجه کند، اما تاثیر مطلوب درازمدتی بر رابطهتان نخواهد داشت. اگر رفتارتان با او دائماً بیادبانه یا تحقیرکننده باشد، نادیدهاش بگیرید یا به او کممحلی کنید، او در نهایت علاقهاش را به شما از دست خواهد داد. به خواستهها و آرزوهای طرف مقابل احترام بگذارید لازم به گفتن نیست که قرار نیست تمام آرزوهای عشقتان را برآورده کنید، اما برآورده نکردن آرزوهای او به معنای بیاحترامی کردن به او به دلیل داشتن چنین خواستههایی نیست. احترام گذاشتن به یکدیگر مهمترین عامل برای موفقیت یک رابطه است. اگر شما دیگر احترامی برای طرف مقابل قائل نباشید یا دیگر نزد او عزت و احترامی نداشته باشید، باید بدانید که رابطهتان آسیب دیده و جبران آن بسیار سخت است. برای این که به عشقتان ثابت کنید، چقدر به او احترام میگذارید، از پررنگ کردن نقاط منفی رابطهتان دست بردارید و از خصوصیات مثبتش تعریف کنید. سخاوتمندانه از عشقتان و رفتار عاشقانهاش تعریف کنید. همچنین اگر فکر میکنید عشقتان دیگر احترامی برایتان قائل نیست، حد و مرزهایی را برای دوباره به دست آوردن احترامش وضع کنید برای رابطهتان حد و مرز تعیین کنید به وضوح برای طرف مقابل مشخص کنید که چه رفتارهایی را میتوانید تحمل کنید و چه رفتارهایی برایتان غیرقابل تحمل است ـ البته این قانونگذاریها را نباید وسط دعوا انجام دهید. اگر عشقتان رفتاری دارد که نمیتوانید آن را تحمل کنید یا اظهارنظرهای آزاردهندهای میکند، بگویید که این کارها یا حرفهایش باعث ناراحتیتان میشود و دوست ندارید که آنها را تکرار کند. مراقب باشید که صدایتان را بالا نبرید و تذکرهایتان را با لحنی آرام و مهربان بدهید. از طرفی اگر عشقتان بعد از شنیدن این تذکرها شروع به پرخاشگری کرد، بدانید مشکلی جدی وجود دارد که باید برای رفع آن اقدام کنید. میتوانید رابطهتان را نجات دهید، اما مراقب باشید که وقتی عشقتان عصبانی است، نگرانیها و شکایتهایتان را مطرح نکنید. صبر کنید آرام و خونسرد شود، سپس نگرانیهایتان را با آرامترین و مهربانانهترین لحن ممکن بیان کنید. کمی به طرف مقابل فضا بدهید اگر احساس میکنید قدرتتان را در رابطه از دست دادهاید، شاید قرار گرفتنتان در موضع ضعف به این دلیل باشد که بیش از حد برای بودن در کنار محبوبتان اشتیاق نشان دادهاید یا توقع بیش از اندازهای از او داشتهاید. شما نمیتوانید عشقتان را تحت فشار بگذارید و کارها را با عجله پیش ببرید، از طرفی امیدواریم که این رابطه عاشقانه یگانه شور و اشتیاق زندگیتان نباشد. برای علائق دیگرتان، مانند کار، ورزش، تحصیل و سرگرمیهای مختلف وقت بگذارید و آزادی و فضایی را که طرف مقابل نیاز دارد، در اختیارش قرار بدهید. البته به این معنی نیست که به طور کلی رابطه عاطفی خود را فراموش کنید؛ بلکه منظور این است که سعی نکنید تمام انرژی و توان عاطفی خود را برای این رابطه خرج کنید، اما چرا؟ یکی از بحثهای اصلی بین زوجین (چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن)، بر سر همین موضوع است. بسیاری از اوقات یکی از طرفین تمام انرژی خود را برای رابطه میگذارد و چون فرد مقابل چنین کاری انجام نمیدهد، از او شاکی میشود و همین مساله به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم میشود مبنای بحثهای بین دو طرف. از طرف دیگر، یکی از طرفین ممکن است فکر کند که چون در رابطه عاطفی هستند، باید دائما با هم در ارتباط باشند؛ این تفکر باعث میشود تا فرد مقابل بخواهد یک روز را با دوستانش بگذراند یا …، ناراحت بشود و باز هم این مورد باعث بحث و دعوا شود. زیرا، یک طرف فکر میکند فرد مقابلش به او بیتوجه است و یک طرف دیگر با خود فکر میکند که هیچ فضایی برای زندگی شخصی خود ندارد. تمام این موارد روی ارتباط عاطفی بسیار تاثیر گذار است، به همین دلیل توصیه میشود اگر فکر میکنید جز این گروههایی که ذکر شده هستید، کمی به خودتان و فرد مقابل فضا دهید تا علاوه بر لذت بردن از زمان با هم بودن، زمانی هم برای سایر کارهای مورد علاقهتان داشته باشید. یادتان باشد، درست است که در رابطه عاطفی، نقشها متفاوت است و شما باید به عنوان شریک عاطفی زمان بیشتری را با هم بگذرانید، اما به این معنی نیست که همیشه و همیشه باید با هم باشید، مگرنه شما به هم هیچ علاقهای ندارید! اگر احساس میکنید رابطه عاطفی شما رو به سردی رفته و مانند روزهای اول نیست، بهتر است هرچه زودتر برای ترمیم آن کاری انجام بدهید. نشانههای رابطه سرد شدن رابطه به طور کلی: دعواهای زیاد و مکرر، سکوت، فاصله گرفتن از یکدیگر، عدم رشد و ارتقای رابطه، ایرادگیر شدن یکی از طرفین یا هر دو نفر و … است. برای ترمیم چنین رابطهای بهتر است مهارتهای ارتباطی مانند شناخت موانع ارتباطی و به کارگیری ابراز وجود را یاد بگیرید، از به کار گیری بازیهای روانی بپرهیزید، به خواستههای شریک عاطفیتان احترام بگذارید، محدودیتهای درستی برای رابطه خود وضع کنید، کمی به یکدیگر در رابطه فضا دهید و در نهایت اگر فکر میکنید شدت آسیب در رابطه زیاد است و خودتان به تنهایی نمیتوانید آن را مدیریت کنید، بهتر است در دوره ی جذب فرد و رابطه ی دلخواه شرکت کنید. این کار به شما کمک میکند تا اولا از آسیب بیشتر جلوگیری کنید و در مرحله دوم قبل از اینکه دیر شود و رابطه به جدایی یا طلاق کشیده شود، ارتباط عاطفی خود را ترمیم کنید. برای آشنایی با این دوره اینجا کلیک کنید.
|